گروهی از جوانان به دهکده‌ای دورافتاده می‌رسند و در آنجا با روح باستانی - یک سوکوبوس - روبرو می‌شوند که می‌تواند چهره انسان را بپوشاند. از عمیق‌ترین ترس‌های فرد تغذیه می‌کند و تاریک‌ترین جنبه‌ها را در افراد نشان می‌دهد.
ایوان برای نجات فرمانده سابقش گری پس از دستگیری توسط داعش، یک ماموریت خطرناک به سوریه می رود.. او با کمک نیروهای نظامی ایالات متحده موفق می‌شود گری را آزاد کند و تلاش می‌کند از کشور فرار کند
جادوگر مو قرمز به نام یاگا با یک گربه مخترع و قهوه‌ای‌های شاد در کلبه‌ای در باتلاق‌های پادشاهی دور زندگی می‌کند وسحر می‌کند. برای اینکه یاد بگیرد چگونه به طور واقعی جادو کند، او فاقد کتاب طلسم است که از مردش دزدیده شده است...
گوسفندها و گرگ ها یک زندگی آرام در کنار یکدیگر دارند تا اینکه دو مهمان غیرمنتظره وارد می شوند. هیچ کس انتظار خطری که با ورود آنها بوجود می آید را ندارد. آنها فقط در صورت همکاری با یکدیگر می توانند آن را شکست دهند.
پدری که در یک ایستگاه فضایی کار می کند، باید دختر 15 ساله خود را پس از برخورد شهاب سنگ به زمین، تنها با استفاده از تلفن های ماهواره ای و دوربین نجات دهد.
سپتامبر 1941. در چرخشی از وقایع، مرغ عشق های جوان کوستیا و نستیا خود را سوار بر کشتی می یابند که مردم را از لنینگراد محاصره شده تخلیه می کند. در شب لنج وارد طوفان می شود. وقتی شروع به غرق شدن می کند، هواپیمای دشمن...
پس از ربودن دختر پادشاه و تبدیل او به چیزی که قطعاً انسانی نیست، جاکوب پاک دل دقیقاً همان چیزی است که جادوگر شرور به عنوان آخرین عنصر در نقشه شوم خود برای از بین بردن پادشاهی صلح آمیز به آن نیاز دارد. چه ...
