نورا و هه سونگ، دو دوست صمیمی دوران کودکی هم هستند، پس از مهاجرت خانواده نورا از کره جنوبی، از هم جدا می شوند. بیست سال بعد، آنها برای یک هفته سرنوشت ساز دوباره گرد هم می آیند و با عقاید عشق و سرنوشت روبرو می شوند.
در حالی که ویروس زامبی در کره جنوبی شیوع پیدا می کند، مسافران در قطار سئول به بوسان برای زنده ماندن تلاش می کنند.
حرص و طمع و تبعیض طبقاتی، رابطه همزیستی تازه شکل گرفته بین خانواده پارک ثروتمند و طایفه فقیر کیم را تهدید می کند.
لیفی مرغی است که موفق می شود از شرایط وحشتناک یک خط تولید تخم مرغ فرار کند. پس از زنده ماندن از یک برخورد دلخراش با راسوی یک چشم و طرد شدن توسط حیوانات انباری که در آن بزرگ شده بود، یک برخورد تصادفی...
شانگ و مولان در حالی که برای عروسی خود آماده می شوند، ناگهان به یک ماموریت مخفی فرستاده می شوند. موشو شروع به مداخله می کند و حمله غافلگیرانه مغول ها نیز کمکی نمی کند.
سه پسر از موزه بازدید می کنند و یک کاسه طلایی را کشف می کنند - بخشی از گنجینه افسانه ای آزتک ها. در حالی که به گنج نگاه می کنند، راز سفر در زمان را پیش از آنکه بدانند در یک کشتی دزدان دریایی در قرن هجدهم هستند را کشف کردند...
