فیلمیشو

میگوئل، نوازنده مشتاق، که با ممنوعیت اجدادی خانواده اش از موسیقی مواجه می شود، وارد سرزمین مردگان می شود تا پدربزرگ بزرگ خود، یک خواننده افسانه ای را پیدا کند.

آنا، السا، کریستوف، اولاف و سون آرندل را ترک می‌کنند تا به جنگلی باستانی و پاییز در سرزمینی مسحور سفر کنند. آنها به دنبال یافتن منشأ قدرت های السا هستند تا پادشاهی خود را نجات دهند.

زمانی که سید سعی می‌کند سه تخم دایناسور را بپذیرد، توسط مادر واقعی‌شان به دنیای گمشده زیرزمینی ربوده می‌شود، دوستانش تلاش می‌کنند تا او را نجات دهند.

پس از اینکه رایلی جوان از زندگی غرب میانه‌اش ریشه کن می‌شود و به سانفرانسیسکو نقل مکان می‌کند، احساسات او - شادی، ترس، خشم، انزجار و غم - در مورد اینکه چگونه می‌تواند در یک شهر، خانه و مدرسه جدید حرکت کند، تعارض دارد.

بروس وین سردتر از همیشه باید با مظنونان معمولی برخورد کند، زیرا آنها قصد دارند بر شهر گاتهام حکومت کنند، در حالی که متوجه می شوند که او به طور تصادفی یک یتیم نوجوان را به فرزندی پذیرفته است که می خواهد دستیار او شود.

پس از قتل پدرش، یک شاهزاده شیر جوان از پادشاهی خود فرار می کند تا معنای واقعی مسئولیت و شجاعت را بیاموزد.

زندگی آرام یک تریر به نام مکس زمانی که صاحبش دوک، ولگردی را که مکس فوراً از او بدش نمی‌آید، می‌گیرد، به هم می‌ریزد.

بعد از اینکه گری حلزون حیوان خانگی دوست داشتنی باب اسفنجی با حلزون چرت زد، او و پاتریک وارد یک ماجراجویی حماسی در شهر گمشده آتلانتیک سیتی می شوند تا گری را به خانه بازگردانند.

وقتی اسباب‌بازی جدیدی به نام «فورکی» به وودی و باند می‌پیوندد، یک سفر جاده‌ای در کنار دوستان قدیمی و جدید نشان می‌دهد که جهان برای یک اسباب‌بازی چقدر می‌تواند بزرگ باشد.

هنگامی که بابانوئل برای آماده کردن همه هدایای خود به کمک جدی نیاز دارد، هیولاهای فوق‌العاده دستی - و مقداری جادوی هیولا - برای دریافت هر هدیه به موقع می‌دهند.