فیلمیشو

ماری دوژاردن، تبعه فرانسوی که توسط هموطنانش به عنوان خائن شناخته می شود، به یک شرط توسط سربازان آمریکایی نجات می یابد: برای زنده ماندن، باید آنها را به انبار طلایی که توسط نازی ها، مقاومت فرانسه و آمریکایی ها شکار شده بودند، هدایت کند.

یک سرباز هلندی جوان که برای سرکوب تلاش‌های استقلال پس از جنگ جهانی دوم در مستعمره هلند در اندونزی اعزام شده است، زمانی که به جوخه نخبه فرماندهی بی‌رحم می‌پیوندد، خود را بین وظیفه و وجدان درگیر می‌بیند.

یک افسر ارتش ایالات متحده که در ویتنام خدمت می کند، وظیفه ترور یک سرهنگ نیروهای ویژه مرتد را دارد که خود را خدا می بیند.

پس از فرود نرماندی، گروهی از سربازان آمریکایی به پشت خطوط دشمن می روند تا چتربازی را که برادرانش در عملیات کشته شده اند، پس بگیرند.

هنگامی که ژاپن در پایان جنگ جهانی دوم تسلیم می شود، سرباز هیرو اونودا به جنگل های فیلیپین عقب نشینی می کند تا خودش جنگ را برای 10000 روز دیگر ادامه دهد.

پس از یافتن یک تفنگ قدیمی، پسر جوانی به جنبش مقاومت شوروی علیه نیروهای بی رحم آلمانی می پیوندد و وحشت های جنگ جهانی دوم را تجربه می کند.

پس از امتناع از حمله به مواضع دشمن، یک ژنرال سربازان را به بزدلی متهم می کند و افسر فرمانده آنها باید از آنها دفاع کند.

در فرانسه تحت اشغال نازی ها در طول جنگ جهانی دوم، برنامه ای برای ترور رهبران نازی توسط گروهی از سربازان یهودی آمریکایی با نقشه های انتقام جویانه صاحب یک تئاتر برای همین موضوع همزمان است.

زعفران، یک خلبان SUKHOI زمین گیر شده، برای فرصتی برای نجات آنها می جنگد. 9 نفر از مسافران قبل از سقوط هواپیما موفق به پرش شدند. در بازگشت به مالزی، با کشف این خبر، نیروی هوایی آماده سازی برای ...

30 دسامبر 1941. در Vyazma ("دیگ Vyazemsky") یک گروه کوچک از سربازان شوروی وجود دارد که پس از فرار از محاصره نازی ها سعی در رسیدن به رفقای خود دارند. در فیلم آنها ناگهان گرفتار یک وضعیت نامناسب می شوند...