فیلمیشو

در کرالای شمالی در سال های 1900، 1950 و 1990، سه نسل از قهرمانان، Maniyan، Kunjikelu و Ajayan، تلاش می کنند تا از مهم ترین گنجینه سرزمین محافظت کنند.

مون، یک جغد جوان کنجکاو، خود را در یک درخت کریسمس که به مقصد راکفلر پلازا در شهر نیویورک به دام افتاده می بیند. مون در تلاش برای فرار از شهر با دختر کوچک گمشده ای به نام لونا دوست می شود. آنها با هم وارد ماجراجویی می شوند.

یک پاندا از چین به آفریقا سفر می کند و با اسب آبی، کفتار، گوریل روبرو می شود. او دوست اژدهای ربوده شده خود را نجات می دهد، دوستان جدیدی پیدا می کند و از خانه جنگلی آنها محافظت می کند.

تیمی از کارآگاهان در حال تعقیب یک قاتل زنجیره‌ای هستند. او با روشی متفاوت قربانیانش را به قتل می رساند...

پابلو که یک فروشنده مواد مخدر است به همراه خواهرش آپولین، درگیر یک بازی آتلاین به نام Darknoon می شوند. آپولین به دنبال به پایان رساندن بازی است در حالیکه برادرش پابلو در حین بازی شیفته شخصیتی به نام نایت می شود که پای او را به گروه های خلافکار باز می کند و ...

در زمان درگیری، گروهی از قهرمانان دست به اتخاد با یکدیگر می زنند تا از این طریق بتوانند نقشه‌های ستاره مرگ، سلاح نهایی امپراتوری برای نابودی را بدزدند.

یوپی کانر معتاد به کار در یک رکود وجودی به سر می برد تا اینکه یک شب آگهی عجیبی را برای خط تلفن مهمانی که توسط یک گابلین رقصنده عجیب میزبانی می شود دریافت می کند فرانکی فریکو. آیا این می تواند فقط دستور العملی برای چاشنی زندگی کسل کننده او باشد؟

یک روباه شهری نمی تواند در برابر بازگشت به راه های حمله به مزرعه خود مقاومت کند و سپس باید به جامعه خود کمک کند تا از تلافی کشاورزان جان سالم به در ببرد.

توله سگ شکارچیان غیرقانونی را در حال دزدیدن تخم مرغ از صخره او کشف می کند. همانطور که او دریا را ترک می کند تا تخم ها را نجات دهد، وارد دنیای خطرناک انسان ها می شود.

در سال 1869، قبل از اتفاقات فیلم اصلی رخ می دهد. در نهایت نشان می دهد که چگونه بازی نفرین شده و ماجراهای اولین افرادی که جومانجی بازی کردند.