فیلمیشو

وقتی کول قبل از خوابش بیدار می ماند، متوجه می شود که پرستار بچه داغش متعلق به یک فرقه شیطانی است که هیچ کاری برای ساکت نگه داشتن او متوقف نمی کند.

جس درست قبل از کریسمس توسط دوست پسرش اخراج می شود، اما والدینش هنوز هم می خواهند کریسمس را با او جشن بگیرند تا پسرشان دور باشد. سپس او با پسر عمویش ملاقات می کند، اما وقتی او برمی گردد، کریسمس بسیار پیچیده تر می شود.

داستانی دلچسب از خانواده بالا که سفر غم و اندوه و کشف خود را پس از از دست دادن عزیزشان به تصویر می کشد.

وقتی داماد فاسد در مراسم عروسی شروع به تیراندازی می کند، مهمانان سعی می کنند فرار کنند. آیدا و داوود به طور تصادفی در ماشینی قرار می گیرند که با ماشین پلیس تصادف می کند. آیدا به بازرس دروغ می گوید که داوود شوهرش است و همین...

زندگی سریکانت زیر و رو می شود وقتی او با یک روح میانسال برخورد می کند که ادعا می کند از تولد قبلی خود نوه اوست. وقتی روح از سریکانت برای ملاقات با عشق دیرینه اش کمک می گیرد، اوضاع به سمت خنده دارتر می رود.

از آنجایی که جهان قرار است چند ماه دیگر بمیرد، بهمن برادرش ترتیبی می‌دهد تا نزدیک‌ترین دوستانش در خانه مزرعه جهان در شمال جمع شوند تا (احتمالاً) آخرین تولد او را با هم جشن بگیرند...

دو دوست مادام العمر زمانی که یکی به طور ناگهانی به رابطه خود پایان می دهد، در بن بست قرار می گیرند که عواقب نگران کننده ای برای هر دوی آنها خواهد داشت.

مردی که سعی می کند معشوق دوران کودکی خود را تحت تاثیر قرار دهد، اگرچه ممکن است عاشقانه به نظر برسد، اما اینطور نیست.

این شب کریسمس است. در ایستگاه قطار مریل‌بون، یک زوج جوان هیجان‌انگیز، هیلی تیلور و جیمز هیوز در میان انبوه مسافرانی که مشتاقانه برای کریسمس به خانه می‌رفتند، هجوم آوردند. جیمز حوصله اش سر رفته است...

داستان مردی است که در کریسمس به خانه باز می گردد تا املاک مادرش را که از او جدا شده است را تسویه کند. زمانی که آنجا می‌رود، دفتر خاطراتی را کشف می‌کند که ممکن است اسرار گذشته خودش و یک زن جوان زیبا را در سفری مرموز خودش حفظ کند.