ریا خان معتقد است که باید خواهر بزرگترش لنا را از ازدواج قریب الوقوعش نجات دهد. او پس از کمک گرفتن از دوستانش، تلاش می کند تا جاه طلبانه ترین سرقت های عروسی را به نام استقلال و خواهری انجام دهد.
در لندن، یک فیلمساز برنده جایزه، سفر بهترین دوستش را به یک ازدواج کمکی مطابق با میراث پاکستانی خانواده اش مستند می کند. در این فرآیند، او نگرش خود را نسبت به روابط به چالش می کشد.
ویجی که در دوران جوانی کارگر ساده اسکله بود پس از مدتی تبدیل به یکی از تبهکاران بزرگ میشود در حالی که راوی برادر کوچکش پلیسی تحصیلکرده است. اما در انتها مادرشان کدام یک را بیشتر دوست خواهد داشت…