- میانگین رای 954 نفر
- ژانر
- سال انتشار
- محصول
- زبان
- مدت زمان105 دقیقه
در یک شهر زیبا ، خانوادگی در فلوریدا ، 1974 ، یک ون سفید و سفید ناگوار یک دختر جوان را ساقه می دهد و کفر والدینش به یک کابوس وحشتناک هالووین منتهی می شود.
در یک شهر زیبا ، خانوادگی در فلوریدا ، 1974 ، یک ون سفید و سفید ناگوار یک دختر جوان را ساقه می دهد و کفر والدینش به یک کابوس وحشتناک هالووین منتهی می شود.
این فیلم روایتگر زندگی توماس، پسری ۹ ساله، است که در خانهای با قوانین سختگیرانه مذهبی بزرگ میشود. پدر او، فردی مستبد و معتقد به اصول دینی سختگیرانه، بر تمام جنبههای زندگی خانواده حکمرانی میکند. مادر توماس، زنی مهربان اما تسلیم، و خواهرش مارگو که روحیهای شورشی دارد، در کنار او زندگی میکنند. توماس که از این فضای سنگین خسته شده است، با استفاده از تخیل خود به دنیای دیگری پناه میبرد. او در تخیلاتش با فرشتهها، اشیای سخنگو و شخصیتهای خیالی ارتباط برقرار میکند و آرامش پیدا میکند. با گذشت زمان، توماس متوجه میشود که برای یافتن خوشبختی واقعی باید بر ترسهایش غلبه کند و با واقعیت روبرو شود. او به همراه خواهر و مادرش در برابر ظلم پدر ایستادگی میکند و به استقلال فکری و عاطفی دست مییابد.
M وارد هلسینکی می شود تا مورد حمله وحشیانه اراذل و اوباش قرار گیرد و توسط پزشکان اعلام شود که مرده است. او زنده می شود، اما هیچ خاطره ای از گذشته یا هویت خود ندارد. او زندگی خود را از ابتدا بازسازی می کند، اما گذشته ناگزیر به او می رسد.
ژانگ یائو که خانواده اش توسط فروشندگان مواد مخدر نابود شد، مخفیانه با رهبر تیم مبارزه با مواد مخدر An Du همکاری می کند. این دو با یکدیگر متحد می شوند تا به طرز بی رحمانه شرارت را از بین ببرند و عهد می بندند که موکون و آنپی، دو چهره برتر جنایتکار را از بین ببرند...
پس از 20 سال، اودیسه سرانجام به ایتاکا بازمیگردد، جایی که میبیند همسرش توسط خواستگارانی که برای پادشاه شدن با هم رقابت میکنند زندانی شده و پسرش در معرض مرگ به دست آنهاست. اودیسه برای بازگرداندن خانواده و تمام چیزهایی که از دست داده است، باید خود را دوباره کشف کند...
Bhairathi Ranagal به داستان Ranagal می پردازد. چگونه او به چنین شهرتی رسید؟ این فیلم بر منشأ او، سفر او به قدرت، و اینکه او قبل از تبدیل شدن به مخوف ترین گانگستر روناپورا بود، تمرکز دارد.
داستان یک معدنچی سیارکی را دنبال می کند که پس از فرود تصادفی در یک سیاره بیگانه، باید مسیر خود را از طریق زمین های خشن، با کمبود اکسیژن، شکار شده توسط موجودات عجیب، به سمت تنها بازمانده دیگر طی کند.
دو جاسوس سرکش از شبکه خارج میشوند، ازدواج میکنند و در مخفیگاه کابین دورافتادهشان مورد حمله آژانسهای اطلاعاتی مختلف قرار میگیرند که به دنبال یک هارد دیسک دزدیده شدهاند.
با قطار باری بدون سرنشین به طول نیم مایل که به سمت یک شهر حرکت می کند، یک مهندس کهنه کار و یک هادی جوان برای جلوگیری از یک فاجعه با ساعت مسابقه می دهند.
تصمیم تکانشی گائو ژیلی برای تبدیل شدن به یک شوهر خانه دار منجر به چالش های پیش بینی نشده ای می شود. از آنجایی که زندگی در مسیر معکوس قرار می گیرد، او مجبور می شود به عنوان نان آور خانواده با مسئولیت هایی روبرو شود و در نهایت خودش را پیدا کند و شروع کند...