یک دختر وظیفه شناس موافقت می کند که با یک شاهزاده خوش تیپ ازدواج کند، اما می فهمد که خانواده سلطنتی او را به عنوان قربانی برای بازپرداخت یک بدهی قدیمی به خدمت گرفته اند.
ال ماریاچی نوازنده و تفنگدار سابق پس از مدت ها دوری به یک شهر کوچک مرزی مکزیک می رسد. گذشته او به سرعت متوجه او می شود و به زودی با سلطان مواد مخدر بوچو و گروهش درگیر می شود.
فرانکلین تازه وارد برای هماهنگ شدن با گروه بادام زمینی مشکل دارد. وقتی او در مورد مسابقه دربی جعبه صابون یاد می گیرد، مطمئن است که برنده شدن در مسابقه به معنای برنده شدن دوستان جدید نیز خواهد بود.
Cady Heron یکی از مهمترین گروههای Plastics، یک دسته دخترانه در مدرسه جدیدش است. اما همه چیز تغییر می کند وقتی او اشتباه می کند که عاشق آرون ساموئلز، دوست پسر سابق آلفا پلاستیک رجینا جورج شود.
کش سعی می کند تا زندگی آرامی داشته باشد، اما وقتی گربه بزرگ او را مجبور می کند به خدمات خود بازگردد، او ثابت می کند که قادر به هر کاری برای محافظت از شهر و تنها خانواده ای است که او باقی مانده است.