فیلمیشو

وقتی همسرش در تصادف قطار جان خود را از دست داد، مارکوس به خانه نزد دختر نوجوانش، ماتیلد، می رود. به نظر می رسد همه چیز یک حادثه غم انگیز باشد تا اینکه یک متخصص ریاضیات که او هم مسافر قطار بود و دو همکارش ظاهر می شوند.

دو تهیه‌کننده فیلم که به اوباش بدهکار هستند، ستاره سالخورده سینمای خود را برای یک کلاهبرداری بیمه راه‌اندازی می‌کنند تا سعی کنند خود را نجات دهند. اما آنها بیشتر از آنچه تصور می کردند به دست می آورند.

پس از اینکه خانواده او به طرز وحشیانه ای به قتل رسید و خواهرش تبدیل به یک شیطان شد، سفر تانجیرو کامادو به عنوان یک قاتل شیطان آغاز شد. تانجیرو و همراهانش در قطار موگن ماموریت جدیدی را آغاز می‌کنند که در مسیر ناامیدی قرار دارند.

یک مادر مهاجر می ترسد پسر نوجوان بیمار روانی اش تبدیل به یک تیرانداز مدرسه شود.

یک زن آگورافوبیک که به تنهایی در نیویورک زندگی می کند شروع به جاسوسی از همسایگان جدید خود می کند تا شاهد یک عمل خشونت آمیز نگران کننده باشد.

ریشی رام و خواهرش ریتو رام، که هر دو مربی هنرهای رزمی هستند، ساکن ریشیکش هستند. زندگی صلح آمیز آنها زمانی که با یک باند هنرهای رزمی بدنام برخورد می کنند به آشوب تبدیل می شود که منجر به ولگردی از خشونت خشمگین می شود...

یک مادر به دخترش کمک می کند تا چهار روز حیاتی برای بهبودی از سوء مصرف مواد را پشت سر بگذارد.

سیوکس یاکاری کوچولو به دنبال رد رعد و برق کوچولو، موستانگ، حرکت می کند. یاکاری یک برخورد جادویی با عقاب بزرگ، حیوان توتم خود دارد، که به او یک پر زیبا می دهد و به او هدیه می دهد که بتواند با آنی صحبت کند...

مردی با بالا رفتن سن از هرگونه کمک دخترش امتناع می کند. همانطور که او سعی می کند شرایط در حال تغییر خود را درک کند، شروع به شک به عزیزانش، ذهن خود و حتی ساختار واقعیت خود می کند.

پسری برای نجات مادر بیمار خود با جستجوی یک شخصیت افسانه ای که گفته می شود قدرت شفابخشی جادویی دارد، تلاش می کند.