یک افسر نیروی دلتای ارتش با تاخیر پسرش را در کالج تحویل می‌گیرد. پسر او و دختر یک قاضی دیوان عالی کشور آخرین نفر هستند. گروهی از تروریست ها آنجا هستند تا او را ربوده و دست پدرش را برای رأی گیری متمم دوم مجبور کنند.
یک نگهبان امنیتی (نیروهای ویژه سابق) دو بچه خود را در آن روز برای کار در یک میدان بسکتبال می آورد، فرماندار، شهردار، هزاران تماشاگر دیگر و 8 تروریست آنجا هستند.
پس از ربوده شدن پسر یک مامور سابق نیروهای ویژه، اگر بخواهد پسرش را دوباره زنده ببیند، باید سه سندیکای جنایتکار خطرناک را از بین ببرد.
بهترین دوستان الینور "نوری" شمشاد-هوراس و رینا کارواخال متوجه می شوند که قدرت ماوورایی دارند: نوری حیوانات تبدیل شود و رینا می تواند آتش را کنترل کند. آنها در Sage Academy، یک مدرسه معتبر جادویی ثبت نام می کنند.
تسونئو یک دانشجوی دانشگاه است و خوزی یک دختر جوان است که به ندرت به تنهایی از خانه بیرون رفته است زیرا قادر به راه رفتن نیست.. این دو وقتی می بینند که سونئو مادربزرگ خوزی را می یابد که او را برای پیاده روی عصرانه بیرون می برد.
پس اتفاقی که او را نابینا می کند، الن اشلندافسرده می شود تا بهبود یابد. اما به زودی او در پارانویا فرو می‌رود و نمی‌تواند کسی را متقاعد کند که ضاربش بازگشته است تا او را با مخفی شدن در مقابل دیدگان وحشت زده کند.
